الهم کل لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه وعلی آبائه فی هذه الساعه وفی کل ساعه ولیا وحافظا وقاعدا وناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه ارضک طوعا وتمتعه فیه طویلا
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

ويژگي آخر زمان از ديدگاه قرآن و عترت چيست؟

19 بهمن 1394 توسط خراسانی

 


اصطلاح «آخر الزمان» در معارف اسلامي داراي دو كاربرد مي باشد:
1.مدت زماني كه با ولادت پيامبر اسلام (ص) آغاز مي شود و با شروع رستاخيز بزرگ پايان مي يابد و از اينرو آن پيامبر رحمت را، پيامبر آخرالزمان نيز ناميده اند.
|2. مدت زماني كه با ولادت حضرت مهدي (عج) آغاز مي شود و همة اتفاقات عصر غيبت و عصر ظهور را در دل خود دارد و سپس با شروع قيامت پايان پيدا مي كند. خود اين قسم نيز داراي دو مرحله مي باشد:
الف: دوران نخست كه انسان به مراحل پاياني انحطاط اخلاقي رسيده، فساد اخلاقي و ستم همه جوامع بشري را فرا مي گيرد و به تعبير روايات جهان پر از ظلم و جور مي شود.
بعضي از ويژگي هاي اين دوره طبق روايات (1) چنين است:
وضع حكومت ها: افراد، فاسد و ظالمند و حكومت ها، ضعيف، استبدادي، زود گذر و متزلزل هستند.
وضع دين: از اسلام و قرآن، فقط اسمي مي ماند و مساجد، زيبا؛ امّا بدون جمعيّت است و مردم از دين خارج مي شوند.
وضع اخلاق: عواطف انساني ضعيف مي شود و ترحم به يك ديگر وجود ندارد. انواع فسادهاي اخلاقي، علني و بدون نهي و جلوگيري در جامعه انجام مي شود.

وضع اقتصاد: باران و محصولات كشاورزي كم مي گردد و رودها و چشمه ها خشك مي شوند. گراني، فقر، گرسنگي و عدم رونق تجارت و بازار، غوغا مي كند.
البته ناگفته نماند كه در همين دوران هم مشاهده مي كنيم كه افراد شايسته اي وجود دارند كه از ايمان راسخي بهره مند هستند چنانكه در روايتي آمده كه :« يَا عَلِيُّ أَعْجَبُ النَّاسِ إِيمَاناً وَ أَعْظَمُهُمْ يَقِيناً قَوْمٌ يَكُونُونَ فِي آخِرِ الزَّمَانِ لَمْ يَلْحَقُوا النَّبِيَّ وَ حُجِبَ عَنْهُمُ الْحُجَّةُ فَآمَنُوا بِسَوَادٍ عَلَي بَيَاض‏»(2) « اي علي! عجيب ترين مردم در ايمان و بزرگ ترين آنان در يقين، گروهي هستند كه در آخرالزمان هستند، پيامبر را نديده اند، امام آنان نيز در غيبت است و آنان بوسيله سياه هاي بر روي سفيد (نوشته اي كه بر روي كاغذ است) ايمان مي آورند.»
ب: دوران دوم وعده الهي تحقق پيدا مي كند و آن منجي اعظم ظهور مي كند و حكومتي جهاني تشكيل مي دهد و به كفر ستيزي و ظلم ستيزي مي پردازد و هستي را از عدالت پر مي كند.
قرآن كريم نيز در آيات متعددي به اين مرحله از زندگي بشر اشاره نموده چنانكه فرموده:« وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ (3) « در «زبور» بعد از ذكر (تورات) نوشتيم: «بندگان شايسته‏ام وارث (حكومت) زمين خواهند شد!»
و در جاي ديگر فرموده:« وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضي‏ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني‏ لا يُشْرِكُونَ بي‏ شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ (4) « خداوند به كساني از شما كه ايمان آورده و كارهاي شايسته انجام داده‏ اند وعده مي‏ دهد كه قطعاً آنان را حكمران روي زمين خواهد كرد، همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روي زمين را بخشيد و دين و آييني را كه براي آنان پسنديده، پابرجا و ريشه‏ دار خواهد ساخت و ترسشان را به امنيّت و آرامش مبدّل مي‏ كند، آن چنان كه تنها مرا مي پرستند و چيزي را شريك من نخواهند ساخت. و كساني كه پس از آن كافر شوند، آنها فاسقانند.»

پي نوشت ها:
1. ر.ك: علامه مجلسي، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه الوفاء ، سال 1404 هـ ق، ج‏18، ص: 146و همان، ج‏22، ص: 452.
2. شيخ صدوق‏، من لا يحضره الفقيه، قم، جامعه مدرسين، 1404ق، ج‏4، ص: 366.
3. أنبياء (21) آيه 105.
4. نور(24) آيه 55.

 نظر دهید »

روشن سازی هدف دشمن

12 بهمن 1394 توسط خراسانی

برنامه استاد رائفی پور 25 /آذر/ 94

اصل #شرطی_سازی در #بازی_های_رایانه_ای

در ساخت بازی های رایانه ای از اصول روان شناسی استفاده میشود به صورتی که اگر سازنده دقیق آن را رعایت کند مخاطب بازی در برابر آن هیچ اراده ای نخواهد داشت. یکی ازاین اصول شرطی سازی نوع ششم است.

به طور مثال کبوتر هایی وجود دارند که در امداد و نجات از آنها استفاده می شود به طوری که به کبوتر یاد میدهند هر بار رنگ نارنجی دید دکمه ای قرمز رنگ که در واقع آژیر هشدار هست را فشار دهد و در ازای آن دانه گندمی دریافت کند اما برخی روانشناسان کار شیطنت آمیزی میکنند و آن هم مخفی کردن قانون رسیدن به مطلوبیت است این یعنی کبوتر نمیدانست در ازای چند بار نوک زدن چقدر گندم هدیه میگیرد و این همان شرطی سازی نوع ششم است.این باعث میشد آن کبوتر تا آخر عمرش به دکمه ضربه بزند.در انسان ها هم این شرطی سازی به اشکال مختلف وجود دارد مثلا فرد به قمار اعتیاد پیدا میکند به دلیل اینکه او هیچ وقت قانون برد را در قمار کشف نمیکند برای همین بی نهایت بار به انجامش میل پیدا میکند تا جایی که برای خانه شخصی اش هم شرط بندی میکند.
حال که میشود به این شکل انسان هارا کنترل کرد و تاحدی رساند که اختیار دست کشیدن از بازی را نداشته باشند و از طرفی یک صنعت بسیار پردرآمد هم داشت چرا دشمن نیاید و در این حوزه سرمایه گذاری نکند و از این بستر برداشت های خاص خودش راهم نکند؟

در دشمنی بین دو کشور هر دو طرف به دنبال این هستند که طرف مقابل زودتر نابود شود.دشمن ما همانطوری که در یک بخش از مواد مخدر یا فناوری های نظامی استفاده میکند، در یک بخش هم ابزاری برای حمله به اندیشه ها وتفکرات افراد جامعه مورد هدف اش هم استفاده میکند.

مثلا چه دلیلی دارد که در یک بازی غیر عربی و غیر اسلامی دشمن مرحله آخر نامش زهرا یاراضیه باشد؟یا چه دلیلی داردکه یک بازی ساخته شود که شما فقط زمانی برنده میشوید که همزمان با گفتن یامهدی کاراکتر مورد نظر را بکشید.و یا بازی ای ساخته میشود که کثیف ترین مکان بازی مسجدی است که تا وارد آن میشوید اذان هم گفته میشود.

تمام این ها دلایلی است که دشمن ما وقتی یک بازی ساخت علاوه بر کسب درآمد به فکر تخریب ماهم هست.
متاسفانه سواد رسانه ای در کشور ما پایین است و حتی گاهی نه با کارهایی مثل یک فیلم سینمایی یا بازی ، با یک کلیپ کلی نتیجه گرفته میشود.دقیقا همان کاری که دشمن ما درسوریه با چند شبکه ماهواره ای انجام داد و سوریه به مشکلاتی که میدانید دچار شد.

@maasaf

 نظر دهید »

سرانجام شهربانو همسر امام حسين(عليه السلام) در روز عاشورا چه شد؟

10 بهمن 1394 توسط خراسانی



پاسخ :
شيخ صدوق در «عيون اخبار الرضا» درباره مادر حضرت امام زين العابدين(ع) اين حديث را آورده است:
«سهل بن قاسم نوشجاني مي گويد: امام رضا(ع) در خراسان به من فرمود: بين ما و شما خويشاوندي هست. گفتم: اين خويشاوندي چيست؟ فرمود: هنگامي كه عبدالله بن عامر بن كريز خراسان را فتح كرد دو دختر از دختران يزدگرد پادشاه ايران را پيدا كرد و آنان را نزد عثمان بن عفان فرستاد. عثمان بن عفان يكي از آن دو را به امام حسن و يكي را به امام حسين(ع) بخشيد. اين دو دختر پس از زايمان، وفات كردند. همسر امام حسين(ع) امام سجاد را زاييد. پس از درگذشت همسر امام حسين، يكي از كنيزان امام حسين(ع)، امام سجاد را سرپرستي كرد» (عيون اخبار الرضا، يك جلدي، جزء دوم، ص 128، ح 6 با تصحيح و تعليق سيد مهدي حسيني لاجوردي، چاپ 1377 هجري قمري، ناشر ميرزا محمد رضا مهتدي، چاپ اول).
براساس اين روايت، مادر امام زين العابدين(ع) بعد از تولد آن حضرت وفات كرده و در كربلا حضور نداشته است.
آقاي دكتر سيد جعفر شهيدي در «زندگاني علي بن الحسين(ع)» از طبقات نقل مي كند كه پس از شهادت امام حسين(ع)، خدمتگزار آن حضرت شهربانو را به همسري گرفت. نام اين خدمتگزار زييد بود و از او پسري به دنبا آمد به نام عبدالله بن زييد(زندگاني علي بن الحسين(ع)، چاپ پنجم، ص 26، 1373).
ايشان در اين كتاب مي گويد: آمدن شهربانو به كربلا، فرار او از كربلا به ايران، غايب شدن او در كوه و نيز آمدن او به ايران به دستور امام حسين(ع) براي جمع آوري نيرو، همه اينها افسانه و ساخته داستان نويسان است(همان).
البته در كربلا بانويي به نام شهربانو بود و اين شهربانو مادر آن طفلي است كه از خيمه ها بيرون آمد و هاني بن ثبيت آن طفل را به شهادت رسانيد. اين شهربانو، مادر امام سجاد(ع) نبود و جزو اسيران كربلا بود (قصه كربلا، ص 406).
شيخ عباس قمي روايت عيون اخبار الرضا را نقد مي كند و مي گويد: اين حديث مخالف آن حديث هايي است كه آوردن دختر يزدگرد را به زمان عمر بن خطاب نسبت مي دهند و اين حديث ها اشهر و اقوي است(منتهي الامال، ج 2، ص 30، چاپ هجرت).
ولكن به نظر مي رسد كه روايت «عيون اخبار الرضا» از روايات ديگر قوي تر است و علامه مجلسي روايت «عيون اخبار الرضا» را مي پسندد (بحارالانوار، ج 46، ص 10).
و بر اين اساس، در زمان عثمان، دختر يزدگرد به مدينه برده شده نه در زمان عمر بن خطاب.
در اصول كافي آمده است كه وقتي كه دختر يزدگرد را به مدينه آوردند و نزد عمر بردند، وقتي كه عمر خواست به چهره او نگاه كند، او چهره اش را گرفت و به زبان فارسي گفت: «اف بيروج بادا هرمز» عمر گفت: اين دختر مرا فحش مي دهد و خواست كه آن دختر را بزند، علي(ع) گفت: تو حق نداري او را بزني، او را آزاد بگذار تا هر كسي را مي خواهد به همسري انتخاب كند. عمر هم او را آزاد گذاشت و او هم حسين(ع) را انتخاب كرد. علي(ع) به او فرمود: اسم شما چيست؟ گفت: جهان شاه. امام به او فرمود: نه اسم تو شهربانو است…(اصول كاف، عربي، چاپ آخوندي، ج 1، ص 466).
ولي اين روايت قابل اعتماد نيست چون در سند آن شخصي به نام عمر و بن شمر آمده و او هم مورد اعتماد نيست.
علامه حلي در خلاصه الاقوال في مفرقه الرجال، در بخش دوم، در كلمه عمرو درباره او مي گويد: عمرو بن شمر بسيار ضعيف است. او رواياتي را به كتاب جابر جعفي اضافه كرده است. من به روايات او اعتماد نمي كنم(ص 241، باب 7).
بر اين اساس مي توان گفت كه مادر امام زين العابدين(ع) پس از تولد آن حضرت، وفات كرد و در كربلا هم حضور نداشت.

 

 نظر دهید »

سرانجام شهربانو همسر امام حسين(عليه السلام) در روز عاشورا چه شد؟

10 بهمن 1394 توسط خراسانی



پاسخ :
شيخ صدوق در «عيون اخبار الرضا» درباره مادر حضرت امام زين العابدين(ع) اين حديث را آورده است:
«سهل بن قاسم نوشجاني مي گويد: امام رضا(ع) در خراسان به من فرمود: بين ما و شما خويشاوندي هست. گفتم: اين خويشاوندي چيست؟ فرمود: هنگامي كه عبدالله بن عامر بن كريز خراسان را فتح كرد دو دختر از دختران يزدگرد پادشاه ايران را پيدا كرد و آنان را نزد عثمان بن عفان فرستاد. عثمان بن عفان يكي از آن دو را به امام حسن و يكي را به امام حسين(ع) بخشيد. اين دو دختر پس از زايمان، وفات كردند. همسر امام حسين(ع) امام سجاد را زاييد. پس از درگذشت همسر امام حسين، يكي از كنيزان امام حسين(ع)، امام سجاد را سرپرستي كرد» (عيون اخبار الرضا، يك جلدي، جزء دوم، ص 128، ح 6 با تصحيح و تعليق سيد مهدي حسيني لاجوردي، چاپ 1377 هجري قمري، ناشر ميرزا محمد رضا مهتدي، چاپ اول).
براساس اين روايت، مادر امام زين العابدين(ع) بعد از تولد آن حضرت وفات كرده و در كربلا حضور نداشته است.
آقاي دكتر سيد جعفر شهيدي در «زندگاني علي بن الحسين(ع)» از طبقات نقل مي كند كه پس از شهادت امام حسين(ع)، خدمتگزار آن حضرت شهربانو را به همسري گرفت. نام اين خدمتگزار زييد بود و از او پسري به دنبا آمد به نام عبدالله بن زييد(زندگاني علي بن الحسين(ع)، چاپ پنجم، ص 26، 1373).
ايشان در اين كتاب مي گويد: آمدن شهربانو به كربلا، فرار او از كربلا به ايران، غايب شدن او در كوه و نيز آمدن او به ايران به دستور امام حسين(ع) براي جمع آوري نيرو، همه اينها افسانه و ساخته داستان نويسان است(همان).
البته در كربلا بانويي به نام شهربانو بود و اين شهربانو مادر آن طفلي است كه از خيمه ها بيرون آمد و هاني بن ثبيت آن طفل را به شهادت رسانيد. اين شهربانو، مادر امام سجاد(ع) نبود و جزو اسيران كربلا بود (قصه كربلا، ص 406).
شيخ عباس قمي روايت عيون اخبار الرضا را نقد مي كند و مي گويد: اين حديث مخالف آن حديث هايي است كه آوردن دختر يزدگرد را به زمان عمر بن خطاب نسبت مي دهند و اين حديث ها اشهر و اقوي است(منتهي الامال، ج 2، ص 30، چاپ هجرت).
ولكن به نظر مي رسد كه روايت «عيون اخبار الرضا» از روايات ديگر قوي تر است و علامه مجلسي روايت «عيون اخبار الرضا» را مي پسندد (بحارالانوار، ج 46، ص 10).
و بر اين اساس، در زمان عثمان، دختر يزدگرد به مدينه برده شده نه در زمان عمر بن خطاب.
در اصول كافي آمده است كه وقتي كه دختر يزدگرد را به مدينه آوردند و نزد عمر بردند، وقتي كه عمر خواست به چهره او نگاه كند، او چهره اش را گرفت و به زبان فارسي گفت: «اف بيروج بادا هرمز» عمر گفت: اين دختر مرا فحش مي دهد و خواست كه آن دختر را بزند، علي(ع) گفت: تو حق نداري او را بزني، او را آزاد بگذار تا هر كسي را مي خواهد به همسري انتخاب كند. عمر هم او را آزاد گذاشت و او هم حسين(ع) را انتخاب كرد. علي(ع) به او فرمود: اسم شما چيست؟ گفت: جهان شاه. امام به او فرمود: نه اسم تو شهربانو است…(اصول كاف، عربي، چاپ آخوندي، ج 1، ص 466).
ولي اين روايت قابل اعتماد نيست چون در سند آن شخصي به نام عمر و بن شمر آمده و او هم مورد اعتماد نيست.
علامه حلي در خلاصه الاقوال في مفرقه الرجال، در بخش دوم، در كلمه عمرو درباره او مي گويد: عمرو بن شمر بسيار ضعيف است. او رواياتي را به كتاب جابر جعفي اضافه كرده است. من به روايات او اعتماد نمي كنم(ص 241، باب 7).
بر اين اساس مي توان گفت كه مادر امام زين العابدين(ع) پس از تولد آن حضرت، وفات كرد و در كربلا هم حضور نداشت.

 

 نظر دهید »

سرانجام شهربانو همسر امام حسين(عليه السلام) در روز عاشورا چه شد؟

10 بهمن 1394 توسط خراسانی



پاسخ :
شيخ صدوق در «عيون اخبار الرضا» درباره مادر حضرت امام زين العابدين(ع) اين حديث را آورده است:
«سهل بن قاسم نوشجاني مي گويد: امام رضا(ع) در خراسان به من فرمود: بين ما و شما خويشاوندي هست. گفتم: اين خويشاوندي چيست؟ فرمود: هنگامي كه عبدالله بن عامر بن كريز خراسان را فتح كرد دو دختر از دختران يزدگرد پادشاه ايران را پيدا كرد و آنان را نزد عثمان بن عفان فرستاد. عثمان بن عفان يكي از آن دو را به امام حسن و يكي را به امام حسين(ع) بخشيد. اين دو دختر پس از زايمان، وفات كردند. همسر امام حسين(ع) امام سجاد را زاييد. پس از درگذشت همسر امام حسين، يكي از كنيزان امام حسين(ع)، امام سجاد را سرپرستي كرد» (عيون اخبار الرضا، يك جلدي، جزء دوم، ص 128، ح 6 با تصحيح و تعليق سيد مهدي حسيني لاجوردي، چاپ 1377 هجري قمري، ناشر ميرزا محمد رضا مهتدي، چاپ اول).
براساس اين روايت، مادر امام زين العابدين(ع) بعد از تولد آن حضرت وفات كرده و در كربلا حضور نداشته است.
آقاي دكتر سيد جعفر شهيدي در «زندگاني علي بن الحسين(ع)» از طبقات نقل مي كند كه پس از شهادت امام حسين(ع)، خدمتگزار آن حضرت شهربانو را به همسري گرفت. نام اين خدمتگزار زييد بود و از او پسري به دنبا آمد به نام عبدالله بن زييد(زندگاني علي بن الحسين(ع)، چاپ پنجم، ص 26، 1373).
ايشان در اين كتاب مي گويد: آمدن شهربانو به كربلا، فرار او از كربلا به ايران، غايب شدن او در كوه و نيز آمدن او به ايران به دستور امام حسين(ع) براي جمع آوري نيرو، همه اينها افسانه و ساخته داستان نويسان است(همان).
البته در كربلا بانويي به نام شهربانو بود و اين شهربانو مادر آن طفلي است كه از خيمه ها بيرون آمد و هاني بن ثبيت آن طفل را به شهادت رسانيد. اين شهربانو، مادر امام سجاد(ع) نبود و جزو اسيران كربلا بود (قصه كربلا، ص 406).
شيخ عباس قمي روايت عيون اخبار الرضا را نقد مي كند و مي گويد: اين حديث مخالف آن حديث هايي است كه آوردن دختر يزدگرد را به زمان عمر بن خطاب نسبت مي دهند و اين حديث ها اشهر و اقوي است(منتهي الامال، ج 2، ص 30، چاپ هجرت).
ولكن به نظر مي رسد كه روايت «عيون اخبار الرضا» از روايات ديگر قوي تر است و علامه مجلسي روايت «عيون اخبار الرضا» را مي پسندد (بحارالانوار، ج 46، ص 10).
و بر اين اساس، در زمان عثمان، دختر يزدگرد به مدينه برده شده نه در زمان عمر بن خطاب.
در اصول كافي آمده است كه وقتي كه دختر يزدگرد را به مدينه آوردند و نزد عمر بردند، وقتي كه عمر خواست به چهره او نگاه كند، او چهره اش را گرفت و به زبان فارسي گفت: «اف بيروج بادا هرمز» عمر گفت: اين دختر مرا فحش مي دهد و خواست كه آن دختر را بزند، علي(ع) گفت: تو حق نداري او را بزني، او را آزاد بگذار تا هر كسي را مي خواهد به همسري انتخاب كند. عمر هم او را آزاد گذاشت و او هم حسين(ع) را انتخاب كرد. علي(ع) به او فرمود: اسم شما چيست؟ گفت: جهان شاه. امام به او فرمود: نه اسم تو شهربانو است…(اصول كاف، عربي، چاپ آخوندي، ج 1، ص 466).
ولي اين روايت قابل اعتماد نيست چون در سند آن شخصي به نام عمر و بن شمر آمده و او هم مورد اعتماد نيست.
علامه حلي در خلاصه الاقوال في مفرقه الرجال، در بخش دوم، در كلمه عمرو درباره او مي گويد: عمرو بن شمر بسيار ضعيف است. او رواياتي را به كتاب جابر جعفي اضافه كرده است. من به روايات او اعتماد نمي كنم(ص 241، باب 7).
بر اين اساس مي توان گفت كه مادر امام زين العابدين(ع) پس از تولد آن حضرت، وفات كرد و در كربلا هم حضور نداشت.

 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 8
  • 9
  • 10
  • ...
  • 11
  • ...
  • 12
  • 13
  • 14
  • ...
  • 15
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 21
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

مدرسه علميه سعديه راميان

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • عمومی
  • فرهنگی
    • خبري
  • خبری
  • مسابقه
  • اخلاقی
  • پزوهش
  • آموزش

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس