خلاصه علم ها

چوياني در بيابان مشغول چرانيدن گوسفندان بود.دانشمندي در سفر به او رسيد واندكي با او گفتگو كردفهميد بيسواد است.به اوگفت:((چرا دنبال تحصيل سواد نمي روي؟))چويان گفت:((من آن چع را كه خلاصه وچكيده ي همه علوم است ؛آموخته ام؛ديگر نيازي به آموزش مجدد ندارم))دانشمند گفت:((آن چه آموخته اي براي من بيان كن.))چوژان گفت:((خلاصه وچكيده ي همه علوم ينج چيز است:

*تا راستي تمام نشده ؛دروغ نگويم؛

*تا درخودم عيب هست؛عيب جويي از ديگران نكنم؛

*تا روزي خدا تمام نشده به در خانه هيچ كسي براي روزي نروم

*تا غذاي حلال تمام نشده؛غذاي حرام نخورم؛

*تا ياي در بهشت ننهاده ام از مكر وفريب شيطان غافل نگردم.))

دانشمند اورا تصديق كرد وگفت همه علوم در وجود تو جمع شده است؛وهركس اين ينج خصلت را بداند وعمل كند(به هدف همه علوم اسلامي رسيده)واز كتب علم وحكمت بي نياز شده است.))

داستان دوستان؛ج4؛ص64-63-